جدول جو
جدول جو

معنی مول بویین - جستجوی لغت در جدول جو

مول بویین
دم در نیاوردن و پنهان شدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

زیاد شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آغشته شدن، کج شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
در جایی بی حرکت ایستادن و مزاحم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
برخاستن نرینگی، حالت نعوظ، سرمست شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گل اندود شدن، گل و لای شدن زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
شخم شدن، از کار افتادن گرمابه یا آسیاب، کچل شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
زخمی شدن بخشی از بدن بر اثر ساییده شدن با قسمت دیگر بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
رو شدن، برملا شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کژ شدن به سویی، گردانده شدن، مایل شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تمام شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
موش بویین
فرهنگ گویش مازندرانی
تحت تاثیر قرار گرفتن، نرم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
نصیحت شدن، سرزنش شنیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ازحرکت بازماندن، متراکم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
برگشتن مزه ی ترش انار به شیرین که از بسیار ماندن میوه بر
فرهنگ گویش مازندرانی
انباشته شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گرفتگی ماهیچه
فرهنگ گویش مازندرانی
به دنبال هم بودن
فرهنگ گویش مازندرانی
نو شدن
فرهنگ گویش مازندرانی